مهربانی زین جهان خندید و رفت
خسته بود از زندگی، شورید و رفت
گفتمش تا چند روزی صبر کن
راهش از من دور بود، نشنید و رفت
باور ما را نمی گنجید ناقوس اجل
بیخ گوشی زنگ را کوبید و رفت
گر چه ما غافل بدیم از حال او
حال ما از این و آن پرسید و رفت
روزگارم خنده خوش می نمود
خنده ناگه بر لبم خشکید و رفت
راهی آمد پرس و جو از زندگی
اسب عمرش جفت پا کوبید و رفت
باور کردن اینکه عمویم عزیزم و دوست همیشگی ام که در این بهار ساکت و بی رمق در جمع ما نباشد واقعا درد اور است ولی سرنوشت و تقدیر الهی نبودن این عزیز میان ما را رقم زد خداوند سبحان و تعالی روحش را به جنت شاد کند انشاا...
mamo
newrozish pirozo to bo kak mejid
jia minish seyran kere
مهربانی زین جهان خندید و رفت خسته بود از زندگی، شورید و رفت گفتمش تا چند روزی صبر کن راهش از من دور بود، نشنید و رفت باور ما را نمی گنجید ناقوس اجل بیخ گوشی زنگ را کوبید و رفت گر چه ما غافل بدیم از حال او حال ما از این و آن پرسید و رفت روزگارم خنده خوش می نمود خنده ناگه بر لبم خشکید و رفت راهی آمد پرس و جو از زندگی اسب عمرش جفت پا کوبید و رفت باور کردن اینکه عمویم عزیزم و دوست همیشگی ام که در این بهار ساکت و بی رمق در جمع ما نباشد واقعا درد اور است ولی سرنوشت و تقدیر الهی نبودن این عزیز میان ما را رقم زد خداوند سبحان و تعالی روحش را به جنت شاد کند انشاا...
newrozish pirozo to bo kak mejid jia minish seyran kere
روحش شاد یادش گرامی؛ واقعاً دوست گرانبهایی بود...ای کاش!!!!